- غرامت خواستن
تاوان خواستن
معنی غرامت خواستن - جستجوی لغت در جدول جو
- غرامت خواستن (دِ دِ تِ زَ دَ)
تاوان خواستن. غرامت طلبیدن:
به عمری از رخ خوب تو برده ام نظری
کنون غرامت آن یک نظر چه میخواهی ؟
سعدی (بدایع)
به عمری از رخ خوب تو برده ام نظری
کنون غرامت آن یک نظر چه میخواهی ؟
سعدی (بدایع)
- غرامت خواستن
تاوان خواستن تاوان خواستن خواستار غرامت شدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(تَ کَ دَ)
لغت نامه دهخدا
طالب امر واقعی و نفس الامر بودن از کسی. (آنندراج). جویای راست شدن. طالب راست بودن. حقیقت خواستن:
اگر راست خواهی سخنهای راست
نشاید درآرایش بزم خواست.
نظامی.
میانجی چه باشد که بس بی هشند
اگر راست خواهی میانجی کشند.
نظامی (از آنندراج).
راست خواهی زنان معمایند
پیچ در پیچ و لای در لایند.
ملک الشعرء بهار
اگر راست خواهی سخنهای راست
نشاید درآرایش بزم خواست.
نظامی.
میانجی چه باشد که بس بی هشند
اگر راست خواهی میانجی کشند.
نظامی (از آنندراج).
راست خواهی زنان معمایند
پیچ در پیچ و لای در لایند.
ملک الشعرء بهار